کد مطلب:301757 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98

موقف و مقام فاطمه در محشر (از زبان پیامبر اکرم)


موقف و مقام حضرت زهرا علیهاالسلام در محشر از زبان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم) [1] .

در تفسیر فرات از قول ابن عباس روایت شده است كه امیرالمومنین علیه السلام فرمود:

«دخل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ذات یوم علی فاطمه علیهاالسلام و هی حزینه، فقال لها: ما حزنك یا بنیه؟ قالت: یا ابه ذكرت المحشر و وقوف الناس عراه یوم القیامه. قال: یا بنیه انه لیوم عظیم ولكن قد اخبرنی جبرئیل عن الله عز و جل انه قال: اول من تنشق عنه الارض یوم القیامه انا، ثم ابی ابراهیم، ثم بعلك علی بن ابی طالب علیه السلام. ثم یبعث الله الیك جبرئیل فی سبعین الف ملك فیضرب علی قبرك سبع قباب من نور، ثم یاتیك اسرافیل بثلاث حلل من نور فیقف عند راسك

فینادینك: یا فاطمه بنت محمد! قومی الی محشرك. فتقومین آمنه روعتك، مستوره عورتك، فیناولك اسرافیل الحلل فتلبسینها، و یاتیك زوقائیل بنجیبه من نور، زمامها من لولو رطب علیها محفه من ذهب، فتركبینها و یقود زوقائیل بزمامها، و بین یدیك سبعون الف ملك بایدیهم الویه التسبیح.

فاذا جد بك السیر استقبلتك سبعون الف حوراء، یستبشرون بالنظر الیك، بید كل واحده منهن مجمره من نور یسطع منها ریح العود من غیر نار، و علیهن اكالیل الجوهر المرصع بالزبرجد الاخضر، فیسرن عن یمینك، فاذا سرت مثل الذی سرت من قبرك الی ان لقینك، استقبلتك مریم بنت عمران، فی مثل من معك من الحور فتسلم علیك و تسیرهی و من معها عن یسارك. ثم تستقبلك امك خدیجه بنت خویلد اول المومنات بالله و رسوله، و معها سبعون الف ملك بایدیهم الویه التكبیر، فاذا قربت من الجمع استقبلتك حواء فی سبعین الف حوراء و معها آسیه بنت مزاحم فتسیرهی و من معها معك. فاذا توسطت الجمع، و ذلك ان الله یجمع الخلائق فی صعید واحد، فیستوی بهم الاقدام ثم ینادی مناد من تحت العرش یسمع الخلائق: غضوا ابصاركم حتی تجوز فاطمه الصدیقه بنت محمد و من معها، فلاینظر الیك یومئذ الا ابراهیم خلیل الرحمن صلوات الله و سلامه علیه و علی بن ابی طالب، و یطلب آدم حواء فیراها مع امك خدیجه امامك.

ثم ینصب لك منبر من النور فیه سبع مراقی بین المرقاه الی المرقاه صفوف الملائكه، بایدیهم الویه النور، و یصطف الحور العین عن یمین المنبر و عن یساره و اقرب النساء معك عن یسارك حواء و آسیه، فاذا صرت فی اعلی المنبر اتاك جبرئیل علیه السلام، فیقول لك: یا فاطمه سلی حاجتك، فتقولین: یا رب ارنی الحسن و الحسین فیاتیانك و اوداج الحسین تشخب دما، و هو یقول: یا رب خذ لی الیوم حقی ممن ظلمنی.


فیغضب عند ذلك الجلیل، و یغضب لغضبه جهنم و الملائكه اجمعون، فتزفر جهنم عند ذلك زفره، ثم یخرج فوج من النار و یلتقط قتله الحسین و ابناءهم و ابناء ابنائهم و یقولون: یا رب انا لم نحضر الحسین، فیقول الله لزبانیه جهنم: خذوهم بسیماهم بزرقه الاعین و سواد الوجوه، خذوا بنواصیهم فالقوهم فی الاسفل من النار فانهم كانوا اشد علی اولیاء الحسین من آبائهم الذین حاربوا الحسین فقتلوه.

ثم یقول جبرئیل علیه السلام: یا فاطمه سلی حاجتك، فتقولین: یا رب شیعتی. فیقول الله عز و جل: قد غفرت لهم. فتقولین: یا رب شیعه ولدی. فیقول الله: قد غفرت لهم. فتقولین: یا رب شیعه شیعتی. فیقول الله: انطلقی فمن و معك شیعتك و شیعه ولدك و شیعه امیرالمومنین آمنه روعاتهم، مستوره عوراتهم، قد ذهبت عنهم الشدائد، و سهلت لهم الموارد، یخاف الناس و هم لایخافون، و یظما الناس و هم لایظماون.

فاذا بلغت باب الجنه، تلقتك اثنتا عشر الف حوراء، لم یتلقین احدا قبلك و لایتلقین احدا كان بعدك، بایدیهم حراب من نور، علی نجائب من نور، رحائلها من الذهب الاصفر و الیاقوت، ازمتها من لولو رطب، علی كل نجیب نمرقه من سندس منضود. فاذا دخلت الجنه تباشر بك اهلها، و وضع لشیعتك موائد من جوهر علی اعمده من نور، فیاكلون منها و الناس فی الحساب، (و هم فیما اشتهت انفسهم خالدون)، [2] و اذا استقر اولیاء الله فی الجنه زارك وآدم و من دونه من النبیین و ان فی بطنان الفردوس لولوتان من عرق واحد، لولوه بیضاء و لولوه صفراء فیهما قصور و دور، فی كل واحده سبعون الف دار، فالبیضاء منازل لنا


و لشیعتنا، و الصفراء منال لابراهیم و آل ابراهیم صلوات الله علیهم اجمعین.

قالت: یا ابه فما كنت احب ان اری یومك و لاابقی بعدك، قال: یا ابنتی لقد اخبرنی جبرئیل عن الله عز و جل انك اول من تلحقنی من اهل بیتی فالویل كله لمن ظلمك، و الفوز العظیم لمن نصرك.

قال عطاء: كان ابن عباس اذا ذكر هذا الحدیث تلا هذه الایه (والذین آمنوا و اتبعتهم ذریتهم بایمان الحقنا بهم ذریتهم و ما التناهم من عملهم من شی ء كل امری بما كسب رهین) [3] ». [4] .

یعنی: «روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر فاطمه وارد شد. فاطمه در آن روز محزون بود. پیامبر از او پرسید: دخترم، چه چیزی تو را اینچنین محزون ساخته است؟ فاطمه گفت: پدرجان، از محشر و اینكه مردم در روز قیامت بصورت عریان محشور خواهند شد یاد نمودم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: دخترم، براستی كه روز قیامت روز بزرگی است، ولی جبرئیل از سوی خداوند متعال به من خبر داده است كه در روز قیامت اولین كسی كه زمین (مزارش) بر او گشوده خواهد شد من خواهم بود، پس از من پدرم ابراهیم خواهد بود، سپس همسر تو علی بن ابی طالب است. آنگاه خداوند جبرئیل را با هفتاد هزار ملك بسوی تو روانه می سازد، جبرئیل بر بر تو هفت قبه ی نور می زند. آنگاه اسرافیل با سه حله از نور نزد تو می آید و كنار سر تو می ایستد و تو را چنین ندا در می دهد: ای فاطمه


دخت محمد، برای (رفتن به) محشرت برخیز. آنگاه تو (با دل آرام) بی هیچ هراس و نگرانی- با ستر و حجاب- برخواهی خواست، اسرافیل حله ها را به تو خواهد داد و تو آنها را خواهی پوشید. سپس زوقائیل مركبی از نور را برای تو می آورد، مركبی كه زمام آن از لولو است و بر آن كجاوه ای از زر قرار دارد. پس تو بر آن سوار می گردی و زوقائیل زمام آن مركب را می گیرد و آن را هدایت می نماید، و این در حالی است كه هفتاد هزار ملك در حالیكه بیرق تسبیح در دست دارند در مقابل تو ایستاده اند.

آنگاه كه تو به راه خود ادامه دهی، هفتاد هزار حوری به استقبال تو خواهند شتافت، و به دیدار تو شاد و مسرور خواهند گردید. در دست هر یك از این حوریان مجمره ای از نور است كه رایحه ی عود- بدون اینكه آتشی داشته باشد- از آن منتشر است. بر سر آن حوریان تاجهایی از گوهر- مزین به زبرجد سبز- قرار دارد. آنان در سمت راست تو روان می گردند، و تو (با همان جلالی كه) از قبر خود بسوی آنان آمدی دیگربار روان خواهی شد. آنگاه مریم بنت عمران- در حالیكه حوریان بمانند تو، او ر نیز فراگرفته اند- به استقبالت خواهد آمد و به تو سلام خواهد نمود، و سپس خود با تمامی حوریانی كه همراه اویند در سمت چپ تو روان خواهند گردید. سپس مادرت خدیجه بنت خویلد كه اولین بانوی ایمان آورنده ی به خدا و رسول خداست به استقبالت خواهد آمد؛ هفتاد هزار ملك- رایت تكبیر به دست- با اویند. آنگاه كه تو نزدیك جمع گردی حوا در میان هفتاد هزار حوری به استقبال تو خواهد آمد و آسیه ی بنت مزاحم نیز با اوست. سپس او و تمامی همراهانش با تو براه خواهند افتاد. خداوند تمامی خلائق را در یك مكان گرد خواهد آورد. آنگاه كه تو به میان جمع (خلائق) بروی، یك منادی از زیر عرش ندا در می دهد- و این در حالی


است كه تمامی خلائق صدای او را می شنوند-: دیدگان فروبندید تا فاطمه ی صدیقه دخت محمد با همراهانش عبور نمایند. در آن روز هیچكس جز ابراهیم خلیل صلوات الله و سلامه علیه و جز علی بن ابی طالب به تو نگاه نخواهد نمود. آدم (در آن روز) به جستجوی حواست و حوا را با مادر تو خدیجه در پیشاپیش تو خواهد دید.

سپس برای تو منبری از نور منصب می گردد كه هفت پله دارد، میان هر پله صفوفی از ملائكه وجود دارد و در دست آنان رایات نور است، حورالعین درسمت راست و چپ منبر صف كشیده اند. در سمت چپ تو نزدیكترین زن به تو حوا و آسیه است. آنگاه كه به بالای منبر رسیدی جبرئیل علیه السلام نزد تو خواهد آمد و به تو خواهد گفت: ای فاطمه، اگر حاجتی داری بخواه. تو خواهی گفت: پروردگارا، حسن و حسین را به من نشان بده. حسن و حسین بسوی تو خواهند آمد در حالیكه ازشاهرگ گلوی حسین خون فوران می زند واین سخن بر زبانش جاری است: پروردگارا امروز حق مرا از كسانی كه به من ظلم كرده اند بستان.

آنگاه خداوند جلیل خشم می گیرد، و از خشم او جهنم و تمامی ملائكه غضب می نمایند. جهنم با بانگی مهیب شعله برمی كشد، گروهی از آتش بیرون می آیند و قاتلان حسین و فرزندان قاتلان حسین و فرزندان فرزندان قاتلان حسین را جمع می كنند. (فرزندان قاتلان حسین) می گویند: خدایا ما كه (در قتل) حسین حاضر نبودیم (و دخالتی در كشتن او نداشتیم). خداوند به زبانیه ی جهنم (ملائكه ی عذاب) می فرماید: آنان را (با توجه) به سیمایشان بگیرید، چهره هایی كه چشمان زاغ و صورتی سیاه دارند، از موی پیشانیشان بگیرید و همه را به مكان اسفل آتش بیندازید. آنان با دوستان حسین- بیش از پدرانشان كه با حسین جنگیدند و او را بقتل رسانیدند- عناد و دشمنی كردند.


سپس جبرئیل می گوید: ای فاطمه، هرچه می خواهی از خدای خویش طلب كن. تو خواهی گفت: پروردگارا شیعیان مرا دریاب. خداوند عز و جل خواهد فرمود: آنان را آمرزیدم. تو خواهی گفت: خدایا شیعیان فرزندان مرا نیز نجات بده. خداوند می فرماید: آنان را نیز آمرزیدم. تو خواهی گفت: خدایا شیعیان شیعیان مرا نیز بیامرز. خداوند می فرمایند: ای فاطمه، در میان اهل محشر برو و هر كسی كه به تو پناه آورد همراه تو به بهشت وارد خواهد شد. آنگاهست كه تمامی خلایق دوست دارند كه ایكاش فاطمی بودند. سپس تو با شیعیانت و شیعیان فرزندانت و شیعیان امیرالمومنین بدون هراس (با آرامش خاطر) روان خواهی شد، و این در حالی است كه عورتهای آنان پوشیده و مستور است و شدائد و ناملایمات از آنان برطرف شده و مواقف بر آنان سهل گردیده است، مردم همگی هراسانند ولی آنان خوف و هراسی ندارند، مردم تشنه اند و حال آنكه آنان تشنه نیستند.

وقتی تو به دروازه ی بهشت برسی دوازده هزار حوری با تو مواجه می گردند، حوریانی كه قبل از تو احدی را ندیده اند و احدی را نیز پس از تو نخواهند دید، در دست آنان نیزه هایی از نور است و بر مركبهایی از نور نشسته اند كه دارای زینهایی از طلای زرد و یاقوت است، افسار آنها را از مروارید می باشد، بر هر مركبی بالشی از دیبای لطیف است. آنگاه كه تو به بهشت وارد گردی اهل جنت به یكدیگر بشارت ورود تو را خواهند داد. برای شیعیان تو خوانها و سفره هایی از گوهر- كه بر پایه هایی از نور قرار دارد- گسترده می شود، آنان از آن خوانها می خورند در حالیكه دیگر مردم در حال محاسبه شدن هستند، و (خداوند در قرآن می فرماید): «آنان همیشه در هر آنچه كه اشتها نمایند تنعمی جاودانه دارند».


آنگاه كه اولیای پروردگار در بهشت مستقر گردند، آدم و دیگر انبیا به زیارت تو خواهند آمد. در درون بهشت دو مروارید است كه از یك اصل است، یكی مرواریدی سفید است و دیگری مرواریدی زرد. در آن دو مروارید، قصرها و خانه هایی قرار دارد، كه در هر یك از آنها هفتاد هزار خانه است، (مروارید) سفید منازل ما و شیعیان ماست و (مروارید) زرد منازل ابراهیم و آل ابراهیم صلوات الله علیهم است.

(پس از این سخنان پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم)، فاطمه علیهاالسلام گفت: پدرجان دوست ندارم كه پس از تو زنده بمانم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: دختر من، جبرئیل از سوی خداوند متعال به من خبر داده است كه تو- از میان اهل بیت من- اولین فردی خواهی بود كه به من ملحق خواهی شد. وای بر آن كسانی كه به تو ظلم نمایند، و رستگاری عظیم از آن كسانی خواهد بود كه تو را یاری می كنند.

عطاء می گوید: ابن عباس زمانیكه این حدیث را یاد می نمود به تلاوت این آیه می پرداخت: آنانكه ایمان آوردند و فرزندانشان نیز در ایمان پیرو آنان گردیدند، ما آن فرزندان را به آنان خواهیم رسانید و از پاداش عمل آنان چیزی نخواهیم كاست كه هر نفسی در گرو عمل خویش است».



[1] (مربوط به صفحه ي 245).

[2] سوري الانبياء، آيه ي 102.

[3] سوره ي الطور، آيه ي 21.

[4] تفسير فرات ص 444- 447/ 587.